دیروز tv روشن کردم

رو pmc بود یارو گفت اینجا ایران است i love youpmc

من:اینجا ایران است..ما داریم از گرونی بدبخت میشیم..دهنتو گ*ییدم pmc

مامانم:

بابا کتاب فیزیکمو گرفت کارش داشت بعده 3دقیقه دیدم زل زده تو چشام

از اون نگاها میکنه که معنیش ینی سر به تنت نمونه

میگم جونم چکا کردم؟

بابا میگه این چیه اینجا

رفتم میبینم نمیدونم کی صفحه اول کتابم بزرگ نوشته:

مـــــراقب عــــــــزیز

ما اگه بعده این همه سال درس خوندن تقلب کردن رو بلد نباشیم که باید بریم بمیریم

ولی میبینید که زنده ایم!!!

این ینــــــی تو فقط واسه ما کار رو هیجان انگیز میکنی و تقلب رو لذت بخش تر

دیشب با بغض به خواهرم میگم :آجــــــــــی؟

میگه:الهیییی چته؟

من:الان نزدیک به نیم ساعته که ایرانسل بهم اس نمیده..دلم داره شور میزنه

احساس میکنم داره بهم خیانت میکنه

خواهرم:مرض

مامانم شبا ک من میخوابم(مثلا) میاد پنجره هارو وا میکنه کولرو خاموش میکنه و میره میخوابه

یه نیم ساعت بعد که همه خوابیدن من میرم پنجره هارو میبندم و کولرو روشن میکنم

پت و مت بازی رو در این حد دیده بودین؟

بعضیاتون یادتون نمیاد...

اون تبلیغ بستنی میهن بود گوساله میگفت شیر نمیخوام بستنی هاش خوشمزهتره!!

هیچ فک کردین اون گاوِ مادر چه ضربه ی روحی سنگینی خورد از این حرف اون گوساله ی دیوس؟!

فکر کن یه عمر با خون دل بچه بزرگ کنی که پیر شدی عصای دستت بشه...بعد یه روز برگرده بهت بگه شیرت رو نمیخوام بستنیهاش خوشمزه تره!!

ریدم تو اون تربیت بچه!!(رزا روشن فکر